: منوي اصلي :
: درباره خودم :
: لوگوي وبلاگ :
: لينك دوستان من :
: آرشيو يادداشت ها :
: موسيقي وبلاگ :
: جستجو در وبلاگ :
امام باقر (ع) از جابر انصاری روایت می کند که رسول خدا (ص) فرموده اند :
« هنگامی که روز رستاخیز فرارسد ، دخترم فاطمه در حالی می آید که بر یکی از ناقه های بهشتی سوار است …
آن بانوی سرافراز عبور می نماید تا در مقابل عرش الهی قرار می گیرد . از آن مرکب فرود می آید و عرض می کند : بار الها! سرور و سالارم ! بین من و آن افرادی که در حق من ستم روا داشتند و نیز فرزند مرا شهید نموده اند قضاوت کن .
از جانب خداوند ندا می رسد : ای حبیبه ام ! ای فرزندحبیبم !از من درخواست نماتا به تو عطا نمایم .
درباره هرکس می خواهی شفاعت نما ، تا من بپذیرم . به عزّت و جلالم سوگند که امروز ظلم و ستم هیچ ستمگری از نظرم محو نخواهد شد .
آن گاه عرض می کند : بار الها ! سرور و سالارم ! نسل من ، دوستداران و رهروان راهم ، پیروان و دوستداران نسل من و دوست دوستداران فرزندانم را مورد عنایت قرار ده .
آن گاه است که از بارگاه الهی ندا می رسد : کجایند فرزندان و نسل فاطمه و رهروان راهش و دوستداران او و دوست دوستداران نسل او ؟ آنان در حالی که فرشتگان رحمت آنها را در بر گرفته اند ، می آیند و حضرت فاطمه (س)پیشاپیش آنان همگی به بهشت وارد می شوند . »
در روایت امیر مؤمنان (ع) آمده است :
« روزی رسول خدا (ص) بر فاطمه (س)وارد شد ، مشاهده نمود که حضرت فاطمه (س)محزون است : فرمود دخترم ! چرا محزونی ؟ عرض کرد : به یاد محشر و وقوف مردم افتادم …
آن گاه جبرئیل (ع) عرض می کند : فاطمه جان ! خواسته ات را درخواست کن . تو عرض می کنی : پروردگارا ! شیعیان و رهروان راهم . خدای بزرگ در پاسخ می فرماید : بدون شک آن ها را مورد عفو قرار دادم …
تو عرض می کنی : پروردگارا ! دوستان راهروان راهم . خداوند در پاسخ می فرماید : برو ، هرکس به تو اعتصام ورزد و دست به دامن تو شود ، با تو در بهشت خواهد بود .
« فَعِندَ ذِلکَ یَوَدُّ الخَلاِئقُ أَنَّهُم کانُو فاطِمِیِّینَ »
« در آن روز ، عموم خلائق آرزو می کنند ، ای کاش از فاطمیون بودند ! … »
نوشته شده توسط : خادم الزهرا